حس خاص[ فصل ۱]
فن فیک حس خاص
فصل ۱ پارت ۷
برای پارت بعد ۴ تا فالو اضافه شه و لایکا هم بالای ۲۰
ممنوننننننن
از زبان رافائل :
مایکی: از موتور ک نمیترسی؟
رافائل: ن
شینچیرو: سرعت چی؟
رافائل: اونم ن
مایکی: پس سفت بشین
اینو گفت و قبل اینکه چیزی بگم با سرعت شروع ب حرکت کرد
من حتی چیزی از کافه ی مورد علاقم هم نگفتم ولی اون داشت راه خودشو میرفت
خدایی سرعتش بالا بود ولی حیای خوب رانندگی میکرد منم چشمامو بستم و سفت بهش چسبیدم چند دقیقه گذشت و دیدم وایساد چشمامو باز کردم و گفتم
رافائل: چرا وایسادی؟
مایکی: چون رسیدیم رافائل چان
شینچیرو: آروم خندید*
شینچیرو پیاده شد و بعدش من و در آخر هم مایکی
موتور رو قفل کرد و رفتیم سمت کافه ی کافه ی جدید بود تا حالا اینجا نیومده بودم
مایکی: هر جا میخوای انتخاب کن رافائل چان
باشه ای گفتم و ی لبخند زدم ی میز زیر کنار دیوار بود ک سه تا صندلی داشت گفتم
رافائل: اینجا خوبه؟
شینچیرو: خوبه
مایکی: عالیه
نشستیم و داشتم ب گل و گیاهای روی دیوار نگا میکردم ک شینچیرو گفت : خب سفارش بدید دیگه
مایکی اول منو رو جلوی من گذاشت
منم گفتم: ی کیک شکلاتی و قهوه
مایکی: منممممممم اوممم.. فک کنم کاپ کیک توت فرنگی
شیچیرو: خیلی خب منم ی چای و کیک ساده
و بعد گارسون و صدا کرد و سفارشمونو بهش گفت
مایکی: خب رافائل چان ت دقیقا چیکار میکنی؟
رافائل: راستش من .....
گوشی رافائل زنگ خورد
ادامه دارد
حمایت گرل؟
فصل ۱ پارت ۷
برای پارت بعد ۴ تا فالو اضافه شه و لایکا هم بالای ۲۰
ممنوننننننن
از زبان رافائل :
مایکی: از موتور ک نمیترسی؟
رافائل: ن
شینچیرو: سرعت چی؟
رافائل: اونم ن
مایکی: پس سفت بشین
اینو گفت و قبل اینکه چیزی بگم با سرعت شروع ب حرکت کرد
من حتی چیزی از کافه ی مورد علاقم هم نگفتم ولی اون داشت راه خودشو میرفت
خدایی سرعتش بالا بود ولی حیای خوب رانندگی میکرد منم چشمامو بستم و سفت بهش چسبیدم چند دقیقه گذشت و دیدم وایساد چشمامو باز کردم و گفتم
رافائل: چرا وایسادی؟
مایکی: چون رسیدیم رافائل چان
شینچیرو: آروم خندید*
شینچیرو پیاده شد و بعدش من و در آخر هم مایکی
موتور رو قفل کرد و رفتیم سمت کافه ی کافه ی جدید بود تا حالا اینجا نیومده بودم
مایکی: هر جا میخوای انتخاب کن رافائل چان
باشه ای گفتم و ی لبخند زدم ی میز زیر کنار دیوار بود ک سه تا صندلی داشت گفتم
رافائل: اینجا خوبه؟
شینچیرو: خوبه
مایکی: عالیه
نشستیم و داشتم ب گل و گیاهای روی دیوار نگا میکردم ک شینچیرو گفت : خب سفارش بدید دیگه
مایکی اول منو رو جلوی من گذاشت
منم گفتم: ی کیک شکلاتی و قهوه
مایکی: منممممممم اوممم.. فک کنم کاپ کیک توت فرنگی
شیچیرو: خیلی خب منم ی چای و کیک ساده
و بعد گارسون و صدا کرد و سفارشمونو بهش گفت
مایکی: خب رافائل چان ت دقیقا چیکار میکنی؟
رافائل: راستش من .....
گوشی رافائل زنگ خورد
ادامه دارد
حمایت گرل؟
۱۱.۷k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.